"مشکل در چهره شهر"؛ واقعی یا برساخته رسانهها و سیاستمداران؟
Update: 2025-10-27
Description
بحث بر سر اظهارات صدراعظم آلمان درباره مهاجران و "چهره شهر" همچنان ادامه دارد. درمیان ایرانیان نظرها در مورد اظهارات مرتس متفاوت است. مشکل اصلی کجا و بر سر چیست؟-هنوز این مشکل را در چهره شهر داریم.
- کدام مشکل؟ مهاجران؟ منظورتان چیست؟
- نمیدانید؟ از دخترانتان بپرسید.
با وجود گذشت چندین روز از این گفتوگو میان فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان با یک خبرنگار، هنوز بحث بر سر آن ادامه دارد. احزاب و چهرههای سیاسی، موافق و مخالف این اظهارات سخن گفته، مصاحبه کرده و برخی نیز نوشتهاند.
در حالی که بسیاری از سیاستمداران احزاب سبز و چپ به وضوح مقابل مرتس ایستاده و حتی سخنان او را نژادپرستانه دانستهاند، برخی نیز مانند جم اوزدمیر کمی ملایمتر و با دیدی واقعگرایانهتر با این اظهارات برخورد کردهاند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
اوزدمیر عضو ترکتبار حزب سبزها و وزیر کشاورزی در دولت پیشین آلمان در یک مصاحبه با روزنامه بیلد تصریح کرد که نمیشود درباره این مشکلات حرف نزد. او به نظرسنجیهایی اشاره کرد که نشاندهنده نگرانیهای زیاد در بین جامعه است.
اوزدمیر سال گذشته در مقالهای که در این باره نوشته بود، به دخترش که ظاهری متفاوت با اروپاییها دارد اشاره کرده و نوشته بود که او و دوستش که ریشه تونسی دارد، زمانی که در سواحل دریای بالتیک در شمال شرقی آلمان در حال گذراندن تعطیلات بودهاند به حدی مورد آزار واذیت نژادپرستانه قرار گرفتند که سفرشان را نیمه رها کرده و به برلین بازگشتند.
"اما زندگی در برلین هم آسان نیست". اوزدمیر گفت که دخترش در این کلان شهر چندفرهنگی آلمان بارها مورد آزار و اذیت کلامی جنسیتزده از سوی مردانی با ریشه مهاجرتی قرار گرفته است.
اوزدمیر البته در مصاحبه اخیرش تصریح کرد که صدراعظم باید بیشتر در انتخاب کلام و واژگانش دقت کند و بحثهایی را که منجر به دوقطبی شدن جامعه میشوند دامن نزند.
بیشتر بخوانید: اعتراضات به مرتس: "ما همان دخترها هستیم؛ ما چهره شهر هستیم"
این دقیقا همان چیزی است که گیلدا صاحبی، روزنامهنگار و نویسنده کتاب "چگونه ما نژادپرستی را یاد میدهیم" به آن معتقد است. او که خود در آلمان بزرگ شده و درس خوانده، مشکل را بیشتر از سوی سیاستمداران میداند تا جامعه آلمان. او معتقد است جامعه آلمان تغییر زیادی نکرده بلکه "گفتمان سیاسی و رسانهای به شدت تحریف شده" و همین مسئله باعث تقویت نیروهای اقتدارگرا شده است.
خانم صاحبی درباره نوع موضعگیری برخی سیاستمداران به دویچهوله میگوید: «این نوع موضعگیریها منجر به این میشود که همه مشکلات بر گردن مهاجران و خارجیها بیفتد؛ آنها مقصر گرانی هستند، مشکل پول ماهیانه شهروندی، جرایم، تجاوز، یهودی ستیزی و... مقصر همه اینها مهاجران هستند.»
گیلدا صاحبی ادامه میدهد: «این قطبی سازیها که منجر به گسترش خشونت میشود میتواند به یک سیاست رادیکال منتهی شود که همین هم شده و الان احزاب مسیحی بحث اخراج دو ملیتیها را هم مطرح کردهاند در حالی که هنوز آ اف د (حزب راست افراطی) به قدرت نرسیده است.»
خارجی ستیزی در میان خارجیان
در حالی که بسیاری از فعالان مدنی و سیاسی و چهرههای مطرح آلمانی نسبت به اظهارات مرتس واکنش منفی نشان داده و آن را نقد کردهاند، با نگاهی به شبکههای اجتماعی میتوان ایرانیانی را دید که از صحبتهای مرتس طرفداری کردهاند.
یکی از جنبههایی که باعث شده برخی ایرانیان نگاهی کمتر انتقادی به اظهارات صدراعظم آلمان داشته باشند، موضوع خشونت علیه زنان است. از دید این گروه، خشونت جنسی بیشتر از سوی "مسلمانان تندرو" و "اسلامگرایان" علیه زنان اعمال میشود و از این منظر سخنان مرتس را خیلی نادرست ارزیابی نمیکنند.
بیشتر بخوانید: ادامه اعتراضات در آلمان به سخنان مرتس درباره "چهره شهر"
برخی از این زنان با اشاره به واقعه آزار گروهی زنان در شب سال نوی ۲۰۱۶ مقابل کلیسای دم شهر کلن که در آن گروهی مرد جوان که ظاهرا غیر آلمانی بودهاند چند دختر را محاصره کرده و مورد آزار جنسی قرار دادهاند، این پرسش را مطرح کردهاند که چرا این گونه اتفاقات در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی نمیافتاد؟
هلن نصرت فعال زنان که حدود ۴۰ سال است در آلمان زندگی میکند در صفحه فیسبوک خود در پاسخ به این گروه نوشته است: «آیا زنان فقط از سوی مردان کشورهای اسلامی مورد تعرض قرارمیگیرند؟ برای تو که در تاریکی رد میشوی فرقی میکند، مردی که از مقابل میآید اروپایی یا آسیایی است؟ آیا قلدرهای جوانی که در تظاهرات AfD شرکت میکنند مسلمانند؟ آیا در برابر آنها دچار ترس نمیشوی؟ یا مردان مستی که از میدان بازی فوتبال بیرون میریزند؟ مردان اسلامیست بخشی از این مردان متجاوز هستند، نه همه آنان.»
"مردم رادیکال نیستند، رادیکال شدهاند"
گیلدا صاحبی میگوید: «نکته جالب در این بحث این است که مردم به دو گروه تقسیم میشوند؛ یک گروه دیگری را متهم میکند که مشکل را نمیبیند و گروه دیگر طرف مقابل را به نژادپرستی متهم میکند.»
او ادامه میدهد: «در واقعیت اصلا این دو گروه بندی وجود ندارد. این تقسیم بندی در بحثهای سیاسی به طور مصنوعی ساخته میشود در حالی که اکثریت آدمها هم مشکل را میبینند و هم نژادپرستی را.»
او در توضیح این نظرش میگوید: «وقتی کسانی میگویند در ایستگاههای قطار مشکل هست یا جرایم خشونتبار و اعتیاد وجود دارد، از سوی گروه دیگر متهم به نژادپرستی میشوند در حالی که چنین نیست. نتیجه: هم مشکل وجود دارد هم نژادپرستی و هردو هم زمان وجود دارند و این یک واقعیت است اما نوعی که درباره این مشکلات صحبت میشود به خصوص از طرف سیاستمداران کمکی به حل مسئله نمیکند.»
به نظر این نویسنده و پژوهشگر این نوع صبحت کردن سیاستمداران درباره طرح مشکل، مردم را به سوی ردایکالیسم سوق میدهد و او این مسئله را "بسیار خطرناک" میداند.
آمار چه میگوید؟
آماری که پلیس آلمان از جرایم ارتکابی در سال ۲۰۲۴ منتشر کرده، نشان میدهد که از تمامی جرایم ارتکابی که نزد پلیس به ثبت رسیدهاند، ۳۴/۳ درصد از سوی "خارجیان" انجام شدهاند. اینجا منظور از خارجیها کسانی هستند که پاسپورت آلمانی ندارند.
اما در مقابل در گزارشهای تلویزیونی درباره جرایم، در ۹۴/۶ درصد از این گزارشدهیها به ریشه غیر آلمانی متهمان اشاره میشود. در روزنامههای آلمانی این رقم ۹۰/۸ درصد است یعنی بیش از ۹۰ درصد گزارشدهی درباره جرایم سنگین در رسانههای آلمان با ذکر ریشه و تبار فرد متهم منتشر میشود.
و این دقیقا همان "مشکلی" است که گیلدا صاحبی به آن اشاره میکند: «جرایمی که توسط خارجیان انجام میشوند بسیار بسیار بیشتر از جرایمی که از سوی آلمانیها انجام میشوند، منعکس میشوند. این گونه جرایم بیشتر دنبال میشوند و بیشتر رویشان کار میشود و در نهایت هم اغلب مشخص نمیشود که اصلا متهم محکوم شده یا نه و جالب این است که اصلا ما نمیدانیم چه تعداد از این "مجرمان" در آلمان زندگی میکنند و چه تعداد اصلا در آلمان نیستند و از جاهای دیگر و از باندهای تبهکار خارج آلمان آمدهاند اما چون پاسپورت آلمانی ندارند وارد آمار میشوند.»
از سوی دیگر صاحبی به زمینه اجتماعی و خانوادگی کسانی که مرتکب جرم میشوند اشاره کرده و میگوید: «این گونه افراد بیشتر کسانی هستند که دچار فقر، کم سوادی و از طبقات پایین اجتماع هستند و در نتیجه با خودشان مشکلات اجتماعی را هم میآورند. یعنی این یک مشکل اجتماعی است نه مشکل اتنیکی و بین این دو تفاوت وجود دارد.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
گیلدا صاحبی به تحقیقی از یک متخصص علوم سیاسی آمریکایی به نام دانیال زیبلات در دانشگاه هاروارد اشاره میکند که میگوید در هر جامعه چه دموکرات و چه اقتدارگرا، ۲۵ تا ۳۰ درصد مردم به سمت دیکتاتوری گرایش دارند و داشتن یک رهبر قوی و مستبد را مثبت ارزیابی میکنند.
صاحبی میگوید: «دقیقا مشکل اینجاست که سیاستمداران دموکرات به نیروهای اقتدارگرا میپیوندند تا در قدرت بمانند و مقامشان را نگه دارند و این خطرناک است نه خود نیروهای اقتدارگرا به خودی خود، چرا که بخش بزرگی از جامعه خواهان دموکراسی است و پیوستن نیروهای دموکرات به اقتدارگرایان را نمیخواهد.»
و این همان نقدی است که بسیاری به حزب دموکرات مسیحی آلمان و رهبر آن که صدراعظم این کشور است وارد میکنند؛ بازی در زمین حزب افراطی آلترناتیو برای آلمان با پررنگ سازی "مسئله مهاجرت" و با تلقین این موضوع که همه مشکلات جامعه به دلیل آمار بالای پناهجویان و مهاجران است.

- کدام مشکل؟ مهاجران؟ منظورتان چیست؟
- نمیدانید؟ از دخترانتان بپرسید.
با وجود گذشت چندین روز از این گفتوگو میان فریدریش مرتس، صدراعظم آلمان با یک خبرنگار، هنوز بحث بر سر آن ادامه دارد. احزاب و چهرههای سیاسی، موافق و مخالف این اظهارات سخن گفته، مصاحبه کرده و برخی نیز نوشتهاند.
در حالی که بسیاری از سیاستمداران احزاب سبز و چپ به وضوح مقابل مرتس ایستاده و حتی سخنان او را نژادپرستانه دانستهاند، برخی نیز مانند جم اوزدمیر کمی ملایمتر و با دیدی واقعگرایانهتر با این اظهارات برخورد کردهاند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
اوزدمیر عضو ترکتبار حزب سبزها و وزیر کشاورزی در دولت پیشین آلمان در یک مصاحبه با روزنامه بیلد تصریح کرد که نمیشود درباره این مشکلات حرف نزد. او به نظرسنجیهایی اشاره کرد که نشاندهنده نگرانیهای زیاد در بین جامعه است.
اوزدمیر سال گذشته در مقالهای که در این باره نوشته بود، به دخترش که ظاهری متفاوت با اروپاییها دارد اشاره کرده و نوشته بود که او و دوستش که ریشه تونسی دارد، زمانی که در سواحل دریای بالتیک در شمال شرقی آلمان در حال گذراندن تعطیلات بودهاند به حدی مورد آزار واذیت نژادپرستانه قرار گرفتند که سفرشان را نیمه رها کرده و به برلین بازگشتند.
"اما زندگی در برلین هم آسان نیست". اوزدمیر گفت که دخترش در این کلان شهر چندفرهنگی آلمان بارها مورد آزار و اذیت کلامی جنسیتزده از سوی مردانی با ریشه مهاجرتی قرار گرفته است.
اوزدمیر البته در مصاحبه اخیرش تصریح کرد که صدراعظم باید بیشتر در انتخاب کلام و واژگانش دقت کند و بحثهایی را که منجر به دوقطبی شدن جامعه میشوند دامن نزند.
بیشتر بخوانید: اعتراضات به مرتس: "ما همان دخترها هستیم؛ ما چهره شهر هستیم"
این دقیقا همان چیزی است که گیلدا صاحبی، روزنامهنگار و نویسنده کتاب "چگونه ما نژادپرستی را یاد میدهیم" به آن معتقد است. او که خود در آلمان بزرگ شده و درس خوانده، مشکل را بیشتر از سوی سیاستمداران میداند تا جامعه آلمان. او معتقد است جامعه آلمان تغییر زیادی نکرده بلکه "گفتمان سیاسی و رسانهای به شدت تحریف شده" و همین مسئله باعث تقویت نیروهای اقتدارگرا شده است.
خانم صاحبی درباره نوع موضعگیری برخی سیاستمداران به دویچهوله میگوید: «این نوع موضعگیریها منجر به این میشود که همه مشکلات بر گردن مهاجران و خارجیها بیفتد؛ آنها مقصر گرانی هستند، مشکل پول ماهیانه شهروندی، جرایم، تجاوز، یهودی ستیزی و... مقصر همه اینها مهاجران هستند.»
گیلدا صاحبی ادامه میدهد: «این قطبی سازیها که منجر به گسترش خشونت میشود میتواند به یک سیاست رادیکال منتهی شود که همین هم شده و الان احزاب مسیحی بحث اخراج دو ملیتیها را هم مطرح کردهاند در حالی که هنوز آ اف د (حزب راست افراطی) به قدرت نرسیده است.»
خارجی ستیزی در میان خارجیان
در حالی که بسیاری از فعالان مدنی و سیاسی و چهرههای مطرح آلمانی نسبت به اظهارات مرتس واکنش منفی نشان داده و آن را نقد کردهاند، با نگاهی به شبکههای اجتماعی میتوان ایرانیانی را دید که از صحبتهای مرتس طرفداری کردهاند.
یکی از جنبههایی که باعث شده برخی ایرانیان نگاهی کمتر انتقادی به اظهارات صدراعظم آلمان داشته باشند، موضوع خشونت علیه زنان است. از دید این گروه، خشونت جنسی بیشتر از سوی "مسلمانان تندرو" و "اسلامگرایان" علیه زنان اعمال میشود و از این منظر سخنان مرتس را خیلی نادرست ارزیابی نمیکنند.
بیشتر بخوانید: ادامه اعتراضات در آلمان به سخنان مرتس درباره "چهره شهر"
برخی از این زنان با اشاره به واقعه آزار گروهی زنان در شب سال نوی ۲۰۱۶ مقابل کلیسای دم شهر کلن که در آن گروهی مرد جوان که ظاهرا غیر آلمانی بودهاند چند دختر را محاصره کرده و مورد آزار جنسی قرار دادهاند، این پرسش را مطرح کردهاند که چرا این گونه اتفاقات در دهههای ۸۰ و ۹۰ میلادی نمیافتاد؟
هلن نصرت فعال زنان که حدود ۴۰ سال است در آلمان زندگی میکند در صفحه فیسبوک خود در پاسخ به این گروه نوشته است: «آیا زنان فقط از سوی مردان کشورهای اسلامی مورد تعرض قرارمیگیرند؟ برای تو که در تاریکی رد میشوی فرقی میکند، مردی که از مقابل میآید اروپایی یا آسیایی است؟ آیا قلدرهای جوانی که در تظاهرات AfD شرکت میکنند مسلمانند؟ آیا در برابر آنها دچار ترس نمیشوی؟ یا مردان مستی که از میدان بازی فوتبال بیرون میریزند؟ مردان اسلامیست بخشی از این مردان متجاوز هستند، نه همه آنان.»
"مردم رادیکال نیستند، رادیکال شدهاند"
گیلدا صاحبی میگوید: «نکته جالب در این بحث این است که مردم به دو گروه تقسیم میشوند؛ یک گروه دیگری را متهم میکند که مشکل را نمیبیند و گروه دیگر طرف مقابل را به نژادپرستی متهم میکند.»
او ادامه میدهد: «در واقعیت اصلا این دو گروه بندی وجود ندارد. این تقسیم بندی در بحثهای سیاسی به طور مصنوعی ساخته میشود در حالی که اکثریت آدمها هم مشکل را میبینند و هم نژادپرستی را.»
او در توضیح این نظرش میگوید: «وقتی کسانی میگویند در ایستگاههای قطار مشکل هست یا جرایم خشونتبار و اعتیاد وجود دارد، از سوی گروه دیگر متهم به نژادپرستی میشوند در حالی که چنین نیست. نتیجه: هم مشکل وجود دارد هم نژادپرستی و هردو هم زمان وجود دارند و این یک واقعیت است اما نوعی که درباره این مشکلات صحبت میشود به خصوص از طرف سیاستمداران کمکی به حل مسئله نمیکند.»
به نظر این نویسنده و پژوهشگر این نوع صبحت کردن سیاستمداران درباره طرح مشکل، مردم را به سوی ردایکالیسم سوق میدهد و او این مسئله را "بسیار خطرناک" میداند.
آمار چه میگوید؟
آماری که پلیس آلمان از جرایم ارتکابی در سال ۲۰۲۴ منتشر کرده، نشان میدهد که از تمامی جرایم ارتکابی که نزد پلیس به ثبت رسیدهاند، ۳۴/۳ درصد از سوی "خارجیان" انجام شدهاند. اینجا منظور از خارجیها کسانی هستند که پاسپورت آلمانی ندارند.
اما در مقابل در گزارشهای تلویزیونی درباره جرایم، در ۹۴/۶ درصد از این گزارشدهیها به ریشه غیر آلمانی متهمان اشاره میشود. در روزنامههای آلمانی این رقم ۹۰/۸ درصد است یعنی بیش از ۹۰ درصد گزارشدهی درباره جرایم سنگین در رسانههای آلمان با ذکر ریشه و تبار فرد متهم منتشر میشود.
و این دقیقا همان "مشکلی" است که گیلدا صاحبی به آن اشاره میکند: «جرایمی که توسط خارجیان انجام میشوند بسیار بسیار بیشتر از جرایمی که از سوی آلمانیها انجام میشوند، منعکس میشوند. این گونه جرایم بیشتر دنبال میشوند و بیشتر رویشان کار میشود و در نهایت هم اغلب مشخص نمیشود که اصلا متهم محکوم شده یا نه و جالب این است که اصلا ما نمیدانیم چه تعداد از این "مجرمان" در آلمان زندگی میکنند و چه تعداد اصلا در آلمان نیستند و از جاهای دیگر و از باندهای تبهکار خارج آلمان آمدهاند اما چون پاسپورت آلمانی ندارند وارد آمار میشوند.»
از سوی دیگر صاحبی به زمینه اجتماعی و خانوادگی کسانی که مرتکب جرم میشوند اشاره کرده و میگوید: «این گونه افراد بیشتر کسانی هستند که دچار فقر، کم سوادی و از طبقات پایین اجتماع هستند و در نتیجه با خودشان مشکلات اجتماعی را هم میآورند. یعنی این یک مشکل اجتماعی است نه مشکل اتنیکی و بین این دو تفاوت وجود دارد.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
گیلدا صاحبی به تحقیقی از یک متخصص علوم سیاسی آمریکایی به نام دانیال زیبلات در دانشگاه هاروارد اشاره میکند که میگوید در هر جامعه چه دموکرات و چه اقتدارگرا، ۲۵ تا ۳۰ درصد مردم به سمت دیکتاتوری گرایش دارند و داشتن یک رهبر قوی و مستبد را مثبت ارزیابی میکنند.
صاحبی میگوید: «دقیقا مشکل اینجاست که سیاستمداران دموکرات به نیروهای اقتدارگرا میپیوندند تا در قدرت بمانند و مقامشان را نگه دارند و این خطرناک است نه خود نیروهای اقتدارگرا به خودی خود، چرا که بخش بزرگی از جامعه خواهان دموکراسی است و پیوستن نیروهای دموکرات به اقتدارگرایان را نمیخواهد.»
و این همان نقدی است که بسیاری به حزب دموکرات مسیحی آلمان و رهبر آن که صدراعظم این کشور است وارد میکنند؛ بازی در زمین حزب افراطی آلترناتیو برای آلمان با پررنگ سازی "مسئله مهاجرت" و با تلقین این موضوع که همه مشکلات جامعه به دلیل آمار بالای پناهجویان و مهاجران است.
Comments
In Channel




